آقای دماغ سوخته  از زمان برخورد شدیدمون توی اون جلسه کذایی و سوختن دماغش توسط من، در حال انداختن تخته سنگ جلوی من و آزار رسوندن های متمادی هست. تازه عنایت فرمودن و "زر زدن" که به احترام رئیسمون که بسیار قبولشون دارن هست که تا الان من رو نفرستادم جایی که عرب نی انداخت ( دقیقا با همین وقاحت و همین ادبیات زشت و قلدرانه). الانم با توجه به نفوذ شغلی و موقعیت بالایی که داره در اداره مورد نظری که قراربود تز من طرح صنعتی بشه اعمال نفوذ فرمودن و اونا تز بنده رو معلق نگه داشتن و حالا حالا هم میتونن همینطوری نگه دارن و منم نمیتونم هیچ غلطی بکنم،(بله دقیقا میتونن چون مملکت قانون نداره، و برخی از آقایون هر کاری بخوان میتونن بکنن و منم هیچکاری نمیتونم بکنم). و امروز توی جلسه اول وقت هم بهم گفت که این مشکل رو من با یک تلفن برات درست کردم و خودمم میتونم حلش کنم ولی نمیکنم مگر اینکه جلوی همه اون آدما بیای بلند بگی که غلط کردی و حق با من بوده و تو از سر غرض همچین حرفی زدی!!! تازه هنوزم معتقده دلش به حال جوونیم و "ضعیفه بودنم!!" سوخته. امروزم با وقاحت تمام میگه بزرگترین هنر زنها بچه زائیدنه که بعضیاتون (من رو میگه) عرضه همینم تا الان نداشتن. یعنی من الان خون داره خونم رو میخوره ولی به رئیس قول دادم هیچی نگم و بیشتر دردسر درست نکنم ولی نمیتونم ساکت شم.

**** منم مثل همه زنهای جامعه که میخوان مستقل باشن خیلی مشکلات تو جامعه دارم و این طبیعیه، مثل استادای هیز دانشگاه مثل محیط کار مشکل دار، مثل بعضی آدمای هرزه و اما این مورد دیگه.

**** زمانی که تو دانشگاه با اون استاد هیزمون مشکل پیدا کردم خیلی اذیت شدم تا حلش کردم و اون موقع هم میدونستم کارم سخته اما تهش میدونستم میتونم حل کنم و میدونستم کسانی هستند که ازم حمایت کنن و کردن  چون حق با من بود و حل هم شد اما اینجا حق با من هم باشه فرقی نداره چون نه خودم دیگه زورم بهش میرسه نه کسی جرات حمایت از من رو داره

**** بهم زنگ زدن گفتن داده های مربوط به تز م رو نمیتونن بهم بدن و نامه ارجاع به جای دیگه هم بهم نمیدن این یعنی عملا افتادم وسط باتلاق و حتی تلاشهای استادم هم نتیجه نداد و اونم متعجب و با دهان باز نشسته و الان داره من رو نگاه میکنه. این یعنی اگر این روند ادامه پیدا کنم مجبورم انصراف از تحصیل بدم.

**** من نمیرم جلوی اونهمه آدم  از اون مردک عوضی عقیده ای عذرخواهی کنم و اون حرفای سرتا پا شنیع رو بزنم که عقده های اون بشه، من زیر بار همچین ظلمی نمیرم و به قدرت پوشالی اون دامن نمیزنم. 

**** از همه طرف (رئیس، استاد و.) دارن بهم فشار میارن که.

**** متنفرم از اینهمه ظلم و زور

**** یه روزی که دیر هم نیست میزارم و میرم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انتخاب دامنه و هاست مناسب فروشگاه دنیا الکترونیک فروشگاه کولر گازی مرکزی اطلاعات Jhon ⋐ شمالِ غربیِ تَنَت ⋐ Gelin عجایب جهان منبع تحت فشار طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل