روزهای بسیار بدی رو میگذرونم، چندتا اتفاق بد پشت سر هم افتاده که توان نوشتنش رو ندارم، اما تصمیم دارم هنوز سرپا بمونم ، یا حلش کنم یا اونارو حذف کنم. مهم نیست دیگه به کی و چی ربط دارن اگر غیر قابل حل بودن حذف میکنم. داشتم فکر میکردم مگه قرار چند سال زندگی کنم؟ واقعا تحمل بعضی رو ندارم هرچند نزدیکانم باشند، خیلی خیلی نزدیک، باید برن.

در رابطه با موضوع آقای دماغ سوخته باید بگم هنوز درگیرم، فعلا جلسه رو انداختن آخر خرداد البته به لطف اساتید راهنمام در تهران  وشیراز که واقعا دارن تلاش میکنن، و بدو بدو های شدید خودم. استادم در تهران معتقده که تاخیر جلسه تا چند ماه گرچه من رو عقب میندازه ولی به شدت به نفع منه. با یکی دو تا از مدیران وزارت خانه مربوطه که دوست هستن دارن تاریخ جلسه پژوهشی که مربوط به من هست (به سفارش دماغ سوخته برای من و عدم تصویب کار من و ندادن دیتا هست) رو به تعویق میندازن که یکی از حامیان اصلی این کار در وزارت مربوطه که خودش من رو دعوت به همکاری کرد، از بلاد کفر برگرده. معتقدن تنها حامی بسیار گردن کلفت من همونه که احتمالش زیاده بتونه اینارو سرجا بشونه و نیاز به حساب پس دادن به کسی نداره. در واقع از اون و سیستمش نمیترسه ظاهرا!یعنی اون بیاد بگه تصویبه و دیتا بدید باید بدن و تااامااام. فعلا تا خرداد به تاخیر افتاد ولی باید بتونم حداقل تا شهریور به تاخیر بندازیم. امیدوارم بتونیم.

**** حداقلش 6 ماه عقب میرم ولی مهم نیست خدا کمک میکنه و جبرانش میکنم مهم اینه این بشینه سرجاش.

****امیدوارم این تلاشها جواب بده و بتونم جلوش بایستم. امیدوارم کم نیارم. چون دردسرها و اعصاب خوردیهاش واقعا از حد گذشته حداقل کارش اینه که تو این گرما و ماه رمضون و این جهنم و وضعیت پیچیده این روزای خودم و اطرافم دارن به زور میفرستنم جنوب اونم تو بیابون و کار میدانی(به سفارش دماغ سوخته). یک ریال از مطالباتم رو ندادن

**** به اون بنده خدا مدیر ارشد که الان بلاد کفر هست توی ت ل گ ر ا م پیام دادم (میترسیدم، چون اصلا باهاش خیلی رسمی یکی دوبار صحبت کرده بودم) اما به توصیه استادم بهش موضوع رو تمام و کمال گفتم، همه رو خوند، حالا جوابش جالب بود: غلط میکنن!!! همین. نه توضیحی نه چیزی. حالا نفهمیدم کی دقیقا غلط میکنه؟ دماغ سوخته و فامیلهای وابسته؟ من و فامیلهای وابسته؟ عباس آقا بقال سرکوچه؟ جعفر آقا شاطر محله؟ پرتقال فروش؟

**** نظر اساتید فعلا در رابطه با این نبرد فعلا احتمال 50-50 برای هر دو هست. همینم خوبه والا اولش احتمال 120 از 100 من رو بازنده اعلام کردن.

**** خدایا میدونم همیشه خیلی متفاوت هوای منو داشتی از وقتی  یک وجب کله پاچه بودم تا الان! همیشه من رو در مسیری قرار دادی که بدوبدو کنم زور بزنم بجنگم و تلاش کنم تا برسم. اما میدونم خواستی خودم رو پای خودم باشم و تو از اون بالا یواشکی هوامو داشتی میدونم همیشه وقتی برنده شدم وقتی تلاشهام جواب داد تو از ته دلت خوشحال شدی و خندیدی میدونم تو بیشتر از همه همه من رو دوست داری و از موفقیتهام خوشحال شدی(حتی اگر اینا اینجا اذیتم کنن و منو نخوان ولی تو منو میخوای همین خودش بسه برام) بازم کمک کن تا بتونم ازین به بعدم ادامه بدم و تو بازم بخندی.من کوتاه نمیاما ولی بین خودمون بمونه خیلی خستم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراحی سایت چیست!! در سریع ترین زمان کار درست رو انجام بده عایق رطوبتی رنگ زندگی هواکش خزرفن , خزرفن , خزرفن پمپ , صنایع الکتروموتور ایران فروش کاغذ ديواري طراحي ويلا رمان دانشجوی شیطون بلا Mariqn مسافرسلام