عوضی.

کار خودشو کرد. باید برم جنوب تو این گرما و این شرایط. دلم میخواد بزنم تیکه پارش کنم ولی نمیتونم. یه منطقه بین لار و بندرعباس، همین الانش شیراز روزها هوا گرمه اونجا که قطعا جهنمه. یه کار مسخره بی ربط که هیچ ومی نداشت الان انجام شه. میشد 6 ماه دیگه هم انجام داد. اصلا در حیطه کاری من هم زیاد نیست از اول هم ماموریت مهندس "ص" بود نه من.

احتمالا منت سرم میزارن کانکسی چیزی هم بهم میدن که تو گرمای بیابون "خرپز" بشم.البته نظر لطفشونه وگرنه باید بغل گرگ و کفتارای بیابون زیر آسمون پرستاره میخوابیدم. بخش بد ماجرا اینه که آزمون جامع دانشگاه 19 و 21 خرداد هست. این یعنی من باید اینروزها به شدت درس بخونم، اوضاع تا الانم که مشخص بود. الانم که تبعید شدم این یعنی چطوری باید درس بخونم؟ کجا؟ تو اون کانکس؟ من که تمام روز رو باید برم سر منطقه اگر شب، زنده و تبخیر نشده برگردم یعنی میتونم درس بخونم؟ بعد اینهمه کتاب و جزوه رو چطوری باید ببرم؟ اصلا جا دارم؟

**** خودمم هنوز باورم نمیشه کار رو تا اینجاها داره میکشونه و احتمالا بدتر هم بکنه. ظاهرا آدم خوش قولیه داره به همه وعده هاش عمل میکنه. کاش بره کاندیدای ریاست جمهوری شه، خودم بهش رأی میدم.

**** اولین واکنشم بعد از اینکه گفتن رفتنت به جنوب قطعیه: آنتن دهی چطوره؟ اینترنت دارم؟؟ و واکنش رئیسمون که داشت خودش رو به چهار پاره نامساوی تقسیم میکرد( از اینکه من باید برم و اون هیچکاری نتونسته برام بکنه، از اینکه این کار ظلم صد درصده و من حتما توی گرمای اونجا خواهم مرد): تو روانی هستی، تو دیوانه ای، نمیفهمی، الان حالیت نیست. برو عذرخواهی کن تموم شه این ماجرا. و من: کی باید برم؟ در ضمن خودتونم میدونید با عذرخواهی من هیچی عوض نمیشه بدترم میشه. من اینکارو نمیکنم.

**** این کار مربوط به قرارداد رسمی شرکت ما و ارگان مربوطه به معاونت دماغ سوخته هست. بنابراین بله! اون دقیقا میتونه من رو بفرست اونجا. نخوام برم بیرونم میکنن کارمو از دست میدم یعنی اخراجم میکنن. کار هم که نریخته که من رو روی دست ببرن جای دیگه سر کار!!!

**** تمام اینکارا رو میکنه چون هنوز نتونسته کاملا تو قضیه دانشگاه و حذف تزم و عملا از دست رفتن دانشگاه به نتیجه مطلوب برسه. داره منفجر میشه که جلسه داره به تاخیر میفته ، کاملا مطلعه که تاخیر جلسه و احتمال برگشته مهندس "ج" از بلااااد کفاااار به نفع من و به ضرر اونه. برا من فقط همون موضوعه که مهمه. البته اگر زنده برگردم

**** قضیه آزمون هم و اینکه نمیتونم اونجا درس بخونم معظلی شده ها، قطعا کتابامو میبرم

**** این هنوز نمیدونه من بیش از یک ماه توی منطقه سیستان بلوچستان و منطقه خاش میرجاوه نصرت آباد و حرمک کار میدانی کردم؟ (البته اونا به خواست خودم بود نه اجباری، در ضمن هیچکدومش تو فصل گرما نبود)

من که دارم میرم امیدوارم زنده برگردم ولی خیلی خوشحالم که اونجا اینترنت دارم.


                                همه چی آرومه من چقدر خوشحاااالم.

کاملا معلومه رد دادم. هنوزم نمیدونم خوابم یا بیدار.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قایق خاطره ها panjarehvistabest خاطرات شالین استایل | جذاب دیده می شوید | خرید گن لاغری لحظه ها ، ثانیه ها طاقت موندن ندارن ... nezamevazifee Shannon تعمیرات تخصصی انواع اینورتر و درایو تعمیر vacon Armani روشنفکری