یعنی من آدم به بیخودی و بی شعوری این مهندس دومی ندیدم تو عمرم!! از دیروز هی داره به پر و پای من میپیچه هی داره دردسر درست میکنه منم هی دارم خودمو کنترل میکنم اما امروز دیدم نمیشه همچین جلو همه پرسنلش زدم ترور شخصیتش کردم که کیف کنه. مردک فک کرده کیه؟؟؟

****پیش بینی مهندس فرشته درست بود. ماشین رو که گرفت گفتم به درک، بهم میگه طبق لیست ما شما سهمیه غذا نداری! گفتم به جهنم. پررو پررو غروب که برگشتم میبینم درب کانکس رو بسته یه کاغذم زده روش که "حق ورود ندارید!!!" میگه به من اعلام نشده که شما مجوز ورود به اینجا رو داری! باید صبر کنی فردا من فکس بزنم جوابش بیاد بعد.

منم گفتم مجوز ورورد میخوای دوزاری؟؟ بیا تا بهت مجوز بدم ، کشیدمش وسط کمپ جلو همه پرسنل و کارگر و مهندس و هرچی تونستم کوبیدمش. ته حرفامم گفتم ببین "مهندس بعد از این" من نه پرسنل تو هستم نه اون رئیست که تو جیره خورش هستی. من نه از تو و  امثال تو حقوق میگیرم نه بهتون جواب پس میدم. اصلا از نظر من تو عددی محسوب نمیشی از نظر من تو هیچی نیستی الانم من میرم تو کانکسم اون کاغذم با مجوز خودم پاره میکنم میریزم رو سرت تا بفهمی حرفات پشیزی برام ارزش نداره. بهت تذکر میدم تو این یک هفته باقی مونده پات رو توی کفش من نکنی وگرنه به شرافتم قسم کاری میکنم که از کرده خودت پشیمون بشی. در ضمن یادت باشه منم دستم زیاد بسته نیست که اگر بود و اگر اون"دماغ سوخته" عرضه ش رو داشت و توانش رو داشت یا من آدم قابل حذفی بودم تا الان هم اخراج شده بود هم سینه قبرستون، پس وقتی اون عرضه ش رو نداشته تو هم بهتره کاسه داغ تر از آش نشی و بشینی سرجات تا تمام دق و دلم رو سر تو مفلوک بدبخت خالی نکردم.

**** قطعا اون مفلوک فهمید که بهتره پاشو تو کفشم نکنه چون من زدم به سیم آخر که جای خیلی خیلی بدیه.

**** قطعا تو یک هفته باقی مانده ماشین که اصلا ندارم، خودمم امارش از دستم رفته که روزی چند کیلومتر دارم پیاده میرم و له و داغون بر میگردم.

**** میتونن جلوی ورود من رو به غذا خوری بگیرن، مهم نیست . مهندس فرشته کانکس رو برام پر از آذوقه کرده (گرچه مردم اینقدر کنسرو و پنیر خوردم)

**** در مورد کانکس اصلا اون حق نداره، جراتش هم نداره من رو اینجا شب وسط بیابون نگه داره گرچه امروز یکساعت اینکار رو کرد. پس در این مورد نگرانی ندارم

****اگر من تنها ساکن کره زمین در شرق  باشم و فقط یک عدد ه هم در غرب وجود داشته باشه و من در قرنطینه هم باشم اون ه کل کره زمین رو دور میزنه میاد تونل میزنه من رو نیش میزنه و میره

**** قطعا این روزا دوران تلخی در زندگی من هست خیلی تلخ، نه تجربه و کسب علمی هست نه ارزش رزومه ای داره (یک کار اساسا غلط که هر جا هم بگم میگن تو اندک سوادی نداشتی که اینکار غلط اندر عبث بوده؟) این روزها مثل دوران محکومیت یک بیگناه توی زندان میکذره که با اعمال شاقه همراهه و بخش بدترش اینه که هرگز از ذهنم نمیره وفقط داره هر روز نفرتم رو زیادتر میکنه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آبان کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. نگین کویر ایده های کدبانو بر نارفيقان شرم باد ریاضیکده | riyazikadeh حفاظ دماوند Stephanie طراح یار jdjddjd